مامان و پسر

یه روز خوبه خوب

بعد از چند وقت میخام بنویسم  این چند وقت نتونستم اما این بارخوشحالم خوشحاله خوشحال.... دیروز رفتم سونو،این چند وقته خیلی نگران نی نی بودم،شبها خوابهای بد می دیدم اما دیروز دکتر گفت بچه ت  سالمه و همچنین . . . . . . دختره یه گل پسر داشتم،خدابهم لطف کرد دخترش هم داد، دیروز از خوشحالی گریه ام گرفت  بعدش هم یه جعبه شیرینی گرفتم بردم خونه خلاصه واسه خودمون جشن گرفتیم.
27 آذر 1393

خاطرات تابستان93

تابستان امسال گذشت،تابستون خیلی خوبی بود وکلی خاطره برامون به  جا گذاشت،عروسی خاله هانی کلی خوش گذشت مسافرت خانوادگی مون به مشهد خیلی خوب بود، مخصوصا قول داده بودم به گل پسر ببرمش سرزمین موجهای ابی که بردم و کلی ذوق کرد من فارغ التحصیل شدم،البته نهم مهر دفاع کردم با نمره بسیار عالی و در اخر اینکه من یه نی نی دارم و کلی ذوق کردم. حالا کلی عکس دارم بذارم.  
28 مهر 1393

بدون عنوان

این هفته خیلی تنهایی آخه همه رفتند مسافرت،محمد،ستایش،سیمین حتما دلت خیلی گرفته،می دونم خیلی گرفته قربون دلت برم عزیزکم سعی کردم برات جبران کنم ،هر شب یا می برمت پارک یا شهربازی،یا تو خیابون می چرخیم خوش میگذره اما با تمام این حرفا میخام ببرمت مسافرت حالا کی  خدا میدونه باید بابا رو راضی کنم  خودت که میدونی ها ها ها ها...... ...
2 شهريور 1393