مامان و پسر

تقدیم به بهانه زندگی ام

 

 

کسی سوال می کند به خاطر چه زند ه ای

  و من تو را برای زندگی بهانه میکنم                           

دختر من و پسر من

دختر من پنج ماهگی رو تموم کرده و سه تا مروارید سفید لبخندش را قشنگتر  کرده،هنوز برا نشستن کمک میخاد ولی دارهسعی خودشو میکنه جار دست و پا بره،موهاش هنوز رشد نکرده تا به همه  نشون بده دختره، مامانی خودش تو خونه براش روغن نارگیل درست کرده و به موهای دختری میماله اما پسر مامان......... روزها میره مدرسه ساعت هفت وبیست سرویس خانم یزدانی میاد دنبالش و کیف به دست خارج میشه ظهر ها ساعت یازده و چهل مامان با گلپری در  خونه پسر رامیبوسه این هم از زندگی ما چهار نفر........  
23 مهر 1394

بدون عنوان

الان تقریبا چهار ماه گذشته،یعنی هفته دیگه  باید واکسن جهارماهگی بزنی به نظر خیلی باهوش میای،هنوز دو ماهت نشده بود ،اغو... میگفتی الان هم برا خودت غلت میزنی این وسط داداش ابوالفضل خیلی هواتو داره  باهات بازی میکنه  اسباب بازی میاره،گریه میکنه چرا واسه پری عروسک نمی خرین خلاصه خواهر وبرادر خوبی برا هم هستین
2 شهريور 1394

نی نی من

امروز نی نی من یه ماه شد،یعنی ماه پیش هفت اردیبهشت بدنیا اومد و امروز به مناسبت یک ماهگی گوش نی نی سوراخ کردیم بمیرم بچه ام کلی  گریه کرد، ولی به جاش یه جفت گوشواره نگینی قرمز خوشگلش کرد نی نی مون مثل فرشته ها شد.نمیدونم چرا من اینقدر ذوق زدم. واقعا دختر داشتن خیلی خوبه مخصوصا اگه نی نی مون اینقدر خوشگل و مامانی باشه پسرم ابوالفضل که الان واسه خودش مردی شده نی نی رو خیلی دوست  داره وحسودی نمیکنه ...
7 خرداد 1394

کفش های اسکیت

دیروز رفتم واست کفش اسکیت گرفتم آخه گفتی مامان من کفش عید نمی خام بجاش کفش چرخدار بگیر البته من خودم می خواستم به عنوان جایزه برات بگیرم اما دیدم حالا که اینجوری خوشحال میشی برات خریدم در حاضر فقط رو فرشا راه میری ایشاا... تابستون می فرستنت کلاس تا خوب یاد بگیری ...
8 اسفند 1393

اسم نی نی؟

دو ماه دیگه نی نی به دنیا میاد ولی نتونستم براش اسم انتخاب کنم چون ونظر بابایی خیلی مهمه،اما پسر گلم میگه اسمش بذاریم مهدیس اخه اسم دوستش تو مهدکودکه،حتی دیروز میگفت اسمش بذار علی سراوندی کلی با خاله ی مهد کودک خندیدیم،اسم یه نی نی تو مهده شاید اگه هوا خوب بود فردا برم واسه نی نی گوشواره بگیرم همه چی براش خریدم فقط اسم نداره ...
1 اسفند 1393

یه روز خوبه خوب

بعد از چند وقت میخام بنویسم  این چند وقت نتونستم اما این بارخوشحالم خوشحاله خوشحال.... دیروز رفتم سونو،این چند وقته خیلی نگران نی نی بودم،شبها خوابهای بد می دیدم اما دیروز دکتر گفت بچه ت  سالمه و همچنین . . . . . . دختره یه گل پسر داشتم،خدابهم لطف کرد دخترش هم داد، دیروز از خوشحالی گریه ام گرفت  بعدش هم یه جعبه شیرینی گرفتم بردم خونه خلاصه واسه خودمون جشن گرفتیم.
27 آذر 1393

خاطرات تابستان93

تابستان امسال گذشت،تابستون خیلی خوبی بود وکلی خاطره برامون به  جا گذاشت،عروسی خاله هانی کلی خوش گذشت مسافرت خانوادگی مون به مشهد خیلی خوب بود، مخصوصا قول داده بودم به گل پسر ببرمش سرزمین موجهای ابی که بردم و کلی ذوق کرد من فارغ التحصیل شدم،البته نهم مهر دفاع کردم با نمره بسیار عالی و در اخر اینکه من یه نی نی دارم و کلی ذوق کردم. حالا کلی عکس دارم بذارم.  
28 مهر 1393